تشکل های دانشجویی خوانسار-اخبار و تحلیل ها

اخبار،تحلیل مسائل فرهنگی سیاسی واخبار دانشگاهها را در وبلاگ ما مشاهده نمایید.

تشکل های دانشجویی خوانسار-اخبار و تحلیل ها

اخبار،تحلیل مسائل فرهنگی سیاسی واخبار دانشگاهها را در وبلاگ ما مشاهده نمایید.

-1 با توجه به حدیث امام علی (ع)در نهج البلاغه آیا ازنظر اسلام زن ناقص العقل است؟

قبل از پاسخ به سوال ، بیان دو نکته لازم است :1- روایاتی که در مورد مذمتبرخی از زنان وارد شده، همه ، یا اکثر آنها از امام علی علیه السلام نقل شده است.دقت در این امر به ما کمک میکند که به اوضاع زمان امام علی علیه السلام بیاندیشیم، زیرا همان گونه که آیات قرآن شأن نزول دارد و دانستن اسباب نزول درفهم و درک مراد خداوند به ما کمک میکند، روایات هم شأن صدور دارن د و پی بردن به اسباب صدور در پی بردن به معنا و مراد معصومان علیهم السلام به ما کمک شایانی میکند. خطبه هشتاد نهج البلاغه را حضرت امیرعلیه السلام بعد از فراغ از جنگ جمل بیان نموده اند

1. اولین عامل درگیری و ناامنی در حکومت علوی، یک زن بود به نام ام المؤمنین عایشه. وی از مقام ام المؤمنین بر ضد امام علی علیه السلام بهره گرفت. اونسبت به علی دل پرکینه ای داشت که این حقد وکینه او باعث آتش افروزی در جنگ جمل شد و حرمتها را شکست و خون دهها هزار انسان را در راه احساسات شخصی به هدر داد و جنگهای صفین و نهروان را به وجود آورد. خود حضرت در خطبه دیگری به مذمت مردانی پرداخته است که فریب عایشه را خوردند و به خونریزی و جنگ رو آوردند: "کنتم جند المرأة و اتباع البهیمۀ".  نکته دوم: اگر در این خطبه از نقص عقل زنان یاد شده، در موارد دیگر از مردان نیز یاد شده است. نه کمال عقل در انحصار مردان است، و نه نقص عقل در انحصار زنان. هم بین زنان عدهای به کمال عقل راه یافته اند و هم میان مردان برخی به ضعف و نقص عقل مبتلا شده اند . امام علی علیه السلام فرمود:"اعجاب المرء بنفسه برهان نقصه و عنوان ضعف عقله؛ مردی که خودپسند است، عقلش ناقص و ضعیف است".  نیز فرمود: "اعجاب المرء بنفسه حمق؛ خودپسندی مرد دلیل حماقت و بی خردی او است".  حضرت در مذمت کوفیان فرمود:"فأنتم لا تعقلون؛ شما مردان کوفه عاقل نیستید" 4همچنین به مردم بصره فرمود:"خفت عقولکم؛ عقلهای شما سست است".   بررسی نظرات بزرگان درباره روایت نقص عقل زن از نظر سند و انتساب این روایت به امام معصوم: برخی در سند و انتساب خطبه یا روایت نقصان عقل به ا مام معصوم تردید جدی به خرج داده و گفته اند: مضمون این روایت با بسیاری ازآیات و روایات دیگرو همچنین با عقل مخالفت دارد، از این رو صدور آن از معصوم قابل مناقشه، بلکه مردود است. .....

- 2 از جهت عمومیت: این سخن از جهت دلالت منطقی به صورت قضیه موجبه کلیه نیست؛ یعنی مراد تمامی زنان نیستند، بلکه اشاره به برخی زنان دارد . یکی از نویسندگان در توضیح و شرح خطبه مذکور مینویسد: "شک نیست که خطبه بالا یک قانون کلی و همگانی درباره عموم زنان نیست؛بلکه با توجه به این که این خطبه بعد از جنگ جمل و آن همه خون ریزیهایی که توسط "عایشه " رخ داد، از امام صادر شده، درباره دسته خاصی از زنان است که در این گونه مسیرها گام بر می دارند وگرنه چه کسی می تواند انکار کند که در پیشرفت اسلام زنان بزرگ و با شخصیتی همچون خدیجه بانوی اسلام، فاطمه زهرا و زینب کبری و جمعی از زنان مبارز و دانشمند مانند سوده همدانیه شرکت داشته اند و برای پیشرفت اسلام و اجرای حق و عدالت بزرگترین فداکاری را به خرج داده اند، و با ایمانی محکم وتفکری عالی، مردان خود را با تمام وجود در این مسیر حمایت می کردند". ..............

- 3 از نظر برداشت و پیام: خداوند حکیم در خلقت جهان موجودات را حکیمانه آفریده؛ یعنی هر موجودی را به تناسب موقعیت و مسئولیتی که باید عهده دار آن باشد، آفریده است، مثلاً چشم را ظریف اما استخوانهای اطراف آن را سخت ومحکم آفریده است. در سیستم بدن هر عضوی به تناسب با وظیفهاش آفریده شده است تا این مجموعه اعضا با این تناسب و دقت حکیمانه بتوانند در کنار یکدیگر در سیستمی واحد، هر کدام وظیفه خود را به انجام برسانند .این مربوط به یک سیستم اندامواره ای چون بدن است، حال در سیس تم اندامواره بزرگتری به نام اجتماع بشری نیز همین حکمت و ظرافت لحاظ شده است. واقعیت این است که در نظام آفرینش برای هر یک از مردان و زنان وظایف و مسئولیتهای تکوین ویژهای در نظر گرفته شده و خداوند حکیم با تناسب همان وظایف، خصائص وقوت و ضعف هایی در خلقت هر یک لحاظ کرده است. به همین جهت است که خصوصیات روانی و جسمی زنان با مردان متفاوت است . زن با توجه به زن بودنش وظایفی را برعهده دارد، و خداوند خصوصیات روحی و عاطفی و توان جسمانیش را در راستای آن آفریده است. برای مرد با توجه به مرد بودنش وظایف قرار داده و خصوصیات روانی و جسمی او متناسب با همین وظایف آفریده شده است.. امام علی علیه السلام در خطبه مذکور میخواهد این پیام را به گوش جهانیان برساند که از جنس مادینه توقع و انتظار انجام وظایف نرنیه را داشتن خطا است و برعکس از جنس نرنیه توقع انجام وظایف مادینه نیز نارواست. و سخن حضرت در مقام گوشزد کردن به وظایف هر یک است.به قول شاعر:جهان چون چشم و خط و خال و ابروست که هر چیزش به جای خویشنیکوست.......................................

- 4 از نظر شیوه استدلال: برخی سخن و شیوه استدلال امام علی علیه السلام را در خطبه مذکور، از نوع "جدل" دانسته اند . شایان ذکر است که جدل آن نوع استدلالی است که مقدمات آن از مسلّمات است و آن را مخاطب قبول دارد. در این سخن امام علی علیه السلام خواسته است از اعتقاد و دانسته مردم آن زمان مبنی بروجود برخی از نقصها در وجود زنان بهره بگیرد و به آنان متذکر بشود : اینکه خود می دانید و قبول دارید که زنان از نقص هایی بهره مندند، پس چرا تابع فلان زن شده و شعله های آتش جنگ جمل را با همکاری خودتان تقویت نموده اید!

این سخن با جملهای که از حضرت در ذیل خطبه نقل شده است تقویت میشود حضرت اشاره دارند به زنی همانند عایشه که نزد آنان خیلی محترم و نیکوکار شمرده می شد. حضرت میفرماید: حتی اگر زنی را [ همانند عایشه ] نیکوکارپنداشته اید، مواظب و برحذر باشید مبادا همانند اطاعت از او در جنگ جمل، دنیا و آخرت خویش را تباه نمایید......................

- 5 از واقعیت خبر می دهد : واقعیت این است که بین جنس نرینه و مادینه ،تفاوت هایی وجود دارد الف: از نظر اعضاء و جوارح؛ ب : از نظر احساسات وعواطف و تمایلات و اخلاق؛ج: از نظر فعالیتهای خردمندانه و تفکر.

الف )از نظر اعضا و جوارح: ممکن است برخی تصور کنند که مرد و زن تنها دراعضایی که مربوط به جنسیت آن دو است، تفاوت دارند و در دیگر اعضا وجوارح تساوی و یکسانی حکمفرما است. در حالی که واقعیت جز این است. آن دو جنس در تمامی اعضا و جوارح با یکدیگر اختلاف دارند و همه چیز در زن و مرد متفاوت است. ریشه این تفاوتها در فعالیتهای غددی نهفته است. تفاوت فعالیتها و ترشحات غدد درون ریز و هورمونی بین دو جنس نرنیه و مادنیه به قدری زیاد است که بدون استثنا تمامی اعضا و جوارح زن و مرد را از هم مجزا می کند، آزمایشگاه به راحتی میتواند تشخیص دهد این خون، یا ادرار و یا دیگر ترشحاتی که از بدن یک نفر به دست آمده است و حتی یک تار مو، مربوط به زن است یامرد. 1

ب)از نظر احساسات و عواطف، تمایلات و اخلاق:بنا به گفته روانشناسان، محبت، رفتار انفعالی، رفتار عاطفی و حمایت کننده را از ویژگیهای زنانه و در مقابل، پرخاشگری، استقلال، رقابت، سلطه و حاکمیت را از ویژگیهای مردانه برشمردهاند.: 2 نیز گفته اند زنان به جهت این که از نیروی احساس و عاطفه بیشتری بهره مندند، از صحنه های احساسی و عاطفی بیشتر تحت تاثیر قرار میگیرند و به هیجان می آیند. 3 از اختلافات در اعضا و جوارح زن و مرد، تفاوتهای احساسی، عاطفی تمایلی و اخلاقی پدید میآید. چون که غدد تناسلی در زن و مرد متفاوت است و این غدهها افزون بر تأثیرات جنسیتی، تأثیرات عاطفی و احساسی متفاوتی در دو جنس نر و ماده میگذارند، سرانجام به تمایز شخصیت این دو جنس منجر میشود .به عنوان مثال ترشح بیضه ها موجب تهور و جوش و خروش میگردد و این همان خصایصی است که گاو نر جنگی را از گاوی که در مزارع برای شخم به کا ر میرود، متمایز میسازد (چون که در اولی بیضه ها ترشح دارد، ولی در دومی اخته شده است و ترشحی ندارد) 4تنها با زیاد یا کم شدن یکی از ترشحات بدن یا یکی از عناصر متابولیکی هر چند ناچیز باشد، اخلاق، رفتار و شخصیت آدمی را دگرگون میسازد. از این سخن نتیجه میگیریم و میگوییم: با توجه به دامنه وسیع در تفاوتها که بین زن و مرد در همه چیز وجود دارد( که تفاوت ترشحاتی غدد، جزئی از آن است) میگوییم: باید اذعان نمود که لازم است زن، زن باشد و مرد، مرد. هریک به وظایف و مسئولیتهای خویشرا تشخیص وانجام دهد. 1

ج) اما از نظر فعالیتهای خردمندانه و تفکر گفته اند: منشا این سخن یعنی ناقص العقل بودن زنان همانطور که اشاره شد خطبه ای است که امام علی (ع) درخاتمه جنگ جمل درمذمت عایشه و پیروان او ایراد فرمودند و اززنان به شدت انتقاد نمودند، آنچه شک در آن نیست نقش زمان و مکان دراین سخن است و قطعا آن زنان بدسرشت را مورد خطاب قرارداده اند و مردم را نسبت به آن ها برحذرداشته اند اما دلایلی که برای سخنانشان ارائه داده اند در برخی ازموارد برهمه زنان صادق است که که یکی همین نواقص العقول بودن زنان است امام علی (ع) علت ناقص واما نقصان عقولهن فشهاده امراتین »: العقل بودن زنان را اینچنین بیان نموده اند خطبه 80 علت نقصان عقل زنان ، گواهی دادن دو زن در « کشهاده الرجل الواحد برابر یک مرداست بنابراین اگرما تفاوت زن ومرد را درشهادت دادن درمحضر قاضی بررسی کنیم منظور حضرت را هم از نقصان عقل زنان خواهیم دانست این روایت ناظر به عقل حسابگری زنان است که در مقایسه با مردان کمتر باشد ؛. نه زیاده روی در مورد حمایت از زنان درست است و نه نقطه مقابلش که به زنان ظلم روا داشته شد. همان گونه که اگر کسی در مقام مقایسه، مجموعه مرد ان را از نظر عاطفه، از مجموعه زنان ناقص یا کم تر بداند، خطا نکرده و گفتارش خلاف واقع نیست، همین طور در بعد عقلانی اگرمجموعه زنا ن را نسبت به مجموعه مردان کم تر بداند، خطا نکرده است و گفتارش خلاف واقع نیست. بعبارت دیگر رابطه کلان نگری با عاطفه همچون دو کفه ترازوست با افزایش یکی دیگری کاهش می یابد این سخن در پی بیان یک قضیه موجبه کلیهای که استثنا نداشته باشد، نیست.بلکه  همان گونه که در بخش دوم ذکر شد، نه تمامی مردان از نظر عقل بر تمامی زنان برتری دارند و نه نقص عقل در انحصار زن میباشد و کمال عقل در انحصار مرد است، وجه غالب در کنشهای مردان رفتارهای حسابگرانه و وجه غالب در کنشهای زنان رفتارهای مهرانگیز و عاطفی و احساسی است.. 
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۰/۱۹
دانشجو بسیجی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی